صادق رحمانی، زمینهساز شعر سه سطری معاصر*
پیش از فراگیر شدن شعر سهسطری در میان شاعران معاصر، تجربهای به وقوع میپیوندد که بسیار با اهمیت است از صادق رحمانی مجموعه شـعرهای کوتاهی به نام «سـبزها، قرمزها» منتشر شده است، شعرهای کوتاهی که او بر آنها نام رباعی نیمایی
میگذارد. شعرهای کوتاهی در وزن رباعی که از محدودیت های ساختار کلاسیک رباعی آزاد هستند و گاه، به شعرهایی
یک سـطری بدل میشـوند (همان: ۸۱ ) اما در میان این شـعرها، شعرهای سه سطری که بسیار به نوخسروانیها شبیه
هستند، دیده میشوند:
زادروز (رحمانی،۱۳۸۵ :۱۳)
بوی خبری نیست در این گرماگرم
در روز نخستِ ماهِ پنجم ـ مرداد ـ
جز پچپچ بادگیرها با تشباد
ابر (همان: ۱۳)
شگفت، اینهمه مه
اینهمه ابر در دشتِ پایین
شگفت است در موسم فرودین
رطب (همان: ۱۱)
فروردین شکوفۀ خرما
پیچیده بوی سبزِ ابار از درختِ شب
چیزی نمانده از خَرَکِ زرد تا رطب
سبزه (همان:۲۳)
سبز، مانند ساقۀ گندم؛
سرخ، مانند چای در فنجان
دخترانِ نجیبِ لارستان
تفاوت (همان:۲۱)
بیوگانِ غریبِ بغدادی
کودکانِ یتیمِ شهرِ حلب
سکّۀ ماه توی کیسۀ شب
چنانکه مشـاهده میشـود، در میان شـعرهای این کتاب، آثاری دیده میشـوند، که به صراحت حتی در وزن رباعی نیسـتند و هیچ پایبندیای به رباعی ندارند، حتی پایبندیهای حدّاقلی صـوری، اما به صـراحت و آشکارا به نوخسروانی نزدیک میشوند، اما تردیدی نمیتوان داشت که رحمانی، از رباعی به نوخسروانی رسیده است و البته ناخودآگاه باستانی خودش این کتاب بیشـک بر جریان شعری فولادی اثر داشته است، فولادی اگرچه مدعی اختراع و ابداع یک قالب تازه اسـت، اما در یکی از یادداشـتهای پایان این کتاب، نه چنانکه در سـالهای اخیر مدعی طول زمان سهگانیسراییاش میشـود اشارهای به شباهت این دست شعرها به شعرهای سه سطری خودش دارد، نه حتی اشارهای به نوخسروانیهای اخوان دارد.
این در حالی اسـت که سـیدعلی میرافضـلی، که خود یک سـال قبل مجموعه «گنجشک ناتمام» را منتشر کرده اسـت، در یادداشتش بر این کتاب (سبزها قرمزها) هم از نوخسروانیهای اخوان یاد میکند، هم از هایکو و تجربۀ شعرهای کوتاه چند ســطری قدیمی ایران (همان: ۷۵ ــــ ۸۸ )
بســیاری از نوآوریهایی را که فولادی پس ازاین مدعی انجام آنهاســت، در شـعرهای رحمانی میتوان دید؛ مهمترین آنها هم جابهجایی قافیه از صـورت متداول نوخسـروانی در مصراعهای یک و سه، به مصراعهای دو و سه است از آن مهمتر نامساوی بودن طول مصراعها بر اساس شعر نیمایی؛ همینطور چهار فرم از فرمهایی که فولادی میگوید برای سـهگانیهایش ابداع کرده، در همین چند مثال بالا دیده میشـود.
تنها مسئله این اسـت که رحمانی نامی از «نوخسـروانی» یا «سـهگانی» یا «سـهخشـتی» یا هر نامی که دلالت بر شعر سه سطری کند، درمورد شعرهایش استفاده نکرده است. او شعرش را «رباعی نیمایی» دانسته است.
*برگرفته از پایان نامهی سرایش شعر کوتاه سه سطری در ادبیات معاصر فارسی
علی عباس نژاد