بیدل دهلوی برای بیشتر دوستداران شعر فارسی، نامی آشنا و زبان و جهانی ناآشنا دارد. دربارهی شعر بیدل نوشتههای بسیار منتشر شده است و بیدلپژوهان کوشیدهاند او را معرفی کنند و شعرش را شرح دهند. نوآوریها و رفتارهای هنری ویژهی بیدل که بیشتر در تصویرسازی و مضمونپردازی جلوه کرده است، شعر او را دیریاب و نیازمند درنگ عمیق و جستوجوی دقیق کرده است. ازینرو کمتر کسی حوصله و همت کافی برای گام دریچهای تازه
به جهان بیدلنهادن در میدان بیدلپژوهی و واکاوی شعر او دارد.
دکتر کاووس حسنلی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز که در حوزههای حافظپژوهی، سعدیپژوهی، خیامپژوهی، ادبیات معاصر و… صاحب نام و اثر و نظر است، بهتازگی کتاب بیدل و انشای تحیّر را به کارنامهی آثار خود افزوده است. این کتاب، به بازشناسی شعر بیدل دهلوی با شرح سی غزل از پایان دیوان او اختصاص دارد و در ۴۰۳ صفحه منتشر شده است. حسنلی کتاب را به پیشگاه پزشکان گرانمایه، پرستاران نازنین و یاوران مهربانشان پیشکش کرده است که در این روزگار تلخ کرونایی، جان ارزندهی خود را بر کف گرفتهاند تا بر زخم بیماران دلشکسته مرهم بنهند. کتاب از چهار بخش تشکیل شده است و نام کتاب از این بیت بیدل برگرفته شده که در آغاز کتاب نیز آمده است:
بیدل سخنت نیست جز انشای تحیر
کو آینه تا صفحهی دیوان تو باشد
بخش نخست: مقدمه
مقدمه پنج بخش را در بر گرفته است. نویسنده در تمثیلی گویا، مطالعهی شعر بیدل را به رانندگی در جادهای کوهستانی تشبیه کرده است که هر کسی به تجربهی آن علاقمند نیست اما آنها که مشتاقانه در مسیر پرپیچوخم شعر بیدل سفر میکنند؛ میتوانند از لذت توصیفناپذیری بهرهمند شوند. بخش دوم، مروری بر سرگذشت بیدل است و گزارشی از زندگی بیدل بااستفاده از منابعی در این زمینه به مخاطب ارائه شده است. این منابع عبارتاند از: کتاب چهار عنصر که در واقع میتوان آن را زندگینامهای خودنوشت دانست، کتاب رقعات که نامههای بیدل به دیگران است و سفینهی خوشگو که گزارشیست از شعر بیدل به قلم یکی از شاگردان او بهنام خوشگو. حسنلی یادآوری کرده است برای فهم کلی غزلهای بیدل، دانستن جزییات زندگی او گره چندانی باز نمیکند و در بخش سوم توضیحاتی دربارهی شعر بیدل و ویژگیهای آن آورده است. او مینویسد: « برای ورود به ساختمان شعر بیدل هم باید شیوهی جهاننگری او را شناخت و هم رفتارهای هنری و شگردهای ادبیاش را دریافت. آشنایی با دیدگاههای عرفانی بیدل، بهویژه اندیشهی وحدت وجودی او که به گونهای فراگیر در تمام دیوان شعرش بازتاب دارد، در کنار انگارههای فلسفیاش که بیشتر با کلیدواژههایی چون: هستی، عدم، اثبات، نفی، ازل، ابد و… بیان شده، بخشی از گرههای موجود در شعر او را میگشاید، اما دیریابی و دیرآشنایی او بیش از آنکه به شیوهی اندیشیدن و به جهانبینی او مربوط باشد، به رفتارهای هنری، آشناییزداییهای غریب و هنجارشکنیهای شگفتآور او در بیان مطالب بازمیگردد. قدرت او در ایجاد رابطههای تازه میان پدیدهها و خروج پیدرپی او از هنجارهای متداول ادبی، دریافت بخش مهمی از شعرهای او را دچار اختلال میکند» (صص ۱۷-۱۸). بخش چهارم، گفتاری دربارهی شرح غزلهای بیدل در این کتاب است. نویسنده با اشاره به اختلاف نسخههای دیوان بیدل و اینکه هنوز نسخهی قابل اعتمادی از دیوان بیدل نداریم، تأکید کرده است تا رسیدن به متنی قابل اطمینان نمیتوان کار بیدلپژوهی را تعطیل کرد و کنار گذاشت. او با استناد به اختلاف دو نسخهی دیوان بیدل در ضبط ابیات دو غزل، گوشهای از پریشانی نسخههای دیوان بیدل را نشان داده است. (صص ۳۲-۳۳). حسنلی در این بخش، دربارهی انتخاب سی غزل شرحشده در این کتاب و رویکرد و روش خود برای شرح آنها توضیح داده است. بخش پایانی مقدمه، سپاسگزاری از همهی کسانیست که در سامان یافتن این کتاب وامی بر گردن نویسنده دارند.
بخش دوم: واژههای ویژه
در آغاز این بخش توضیحی برای معرفی آن آمده است: « هنگام شرح غزلها به واژهها و اصطلاحاتی رسیدم که واژههای ویژه بودند و با توجه به کاربرد گستردهی آنها در شعر بیدل، نیاز به توضیح و استناد بیشتر داشتند. برخی از این توضیحات، ناگزیر به چندین صفحه رسیده است و گستردگی آنها در متن شرح غزلها ممکن است چندان خوشایند نباشد. از همینرو در مراحل پایانی تصمیم گرفتم این توضیحات گسترده را جدا کنم، در بخشی جداگانه بیاورم و در شرح غزلها هرجا لازم شد به آنها ارجاع دهم» (ص ۴۹). واژههای ویژه که مربوط به سی غزل گزارششده در این کتاب است؛ عبارتاند از: آهو/ غزال، ادب، امید و نومیدی، تسلیم و رضا، جلوه، حیرت/ تحیّر، داغ، سرو و قمری و خاکستر، شکست دل، طاووس، عصا، گناه و رحمت، گوهر/ موج گوهر، موی چینی و ناله (صص ۴۷- ۱۱۲).
این بخش از ارزشمندترین و سودمندترین بخشهای کتاب بیدل و انشای تحیّر است. پانزده مقاله دربارهی واژههای کلیدی سی غزل بیدل که حتی بدون در نظر گرفتن شرح غزلها نیز خواندنی و کاربردی است. نویسنده واژههای تصویرساز و مضمونپرداز سی غزل بیدل را یافته و جداگانه و گسترده دربارهی آنها توضیح داده است. این بخش افزونبر اینکه در شرح غزلها گرهگشاست، برای شناخت جهان فکری و خیال نقشآفرین بیدل نیز راهگشاست. بیدل تصاویر را در پیوند با یکدیگر بهکار برده و از عناصر گوناگون در ساخت شبکههای تصویری استفاده کرده است. اگر خوانندهی شعر بیدل این عناصر را بشناسد و نقش آنها را در ایجاد و انتقال معانی دریابد فهم بیشتر ابیات و شناخت بیدل برای او سادهتر میشود. حسنلی با اشراف بر شعر بیدل و یافتن این واژههای ویژه و توضیح کافی و منظمی که ارائه کرده است خواننده را برای دستیابی به این فهم و شناخت یاری میکند. برای نمونه، در مقالهی «طاووس» نسبتهای مختلف این پرنده با عناصر و مفاهیم گوناگون، زیر عنوانهای جداگانه آمده و با استناد به ابیات بیدل توضیح داده شده است: نسبت طاووس با جلوههای رنگارنگ، روغن و آب، نیرنگ، ناپایداری (کاغذ آتشزده)، چشم، حیرت، داغ، چراغان، فردوس، خیال، عدم، فضل و هنر، ظاهر و باطن، مستی، پای طاووس (صص۷۸-۸۵). نمونهی دیگر «شکست دل» است که نمودها و پیوندهای مختلف آن در شعر بیدل برشمرده و توضیح داده شده است: شکستن دل و پیوند آن با صدا و ترنگ، موی چینی، تعمیر، یأس و حلب (صص ۷۵- ۷۸). «موی چینی» که پیوند آن با شکست دل نیز یاد شد، یکی دیگر از واژههای ویژهی این بخش است. مضمونسازی بیدل در پیوند موی چینی با یازده عنصر بازشناسی شده است: نسبت موی چینی با صدا و آواز، سرمه، شب، جوانی، سایه، ستردن و تراشیدن، فغفور، شانه، عجز و فقر و توانگری، سفال و پرچم/ عَلم و شکست (۹۹-۱۰۸).
در این بخش، بازشناسی رابطهی واژههای ویژه با عناصر و مفاهیم گوناگون، گوشهای از خیالپردازی و مضمونسازی شگفتانگیز بیدل را آشکار کرده و گره بعضی از ابیات بیدل را گشوده است. تعدادی از این ابیات در متن غزلهای شرحشده است و تعدادی دیگر در جایگاه شاهد آمدهاند. بهاینترتیب، تعداد ابیات گرهگشاییشده در این کتاب بیشاز ابیات سی غزل است. گفتنی دیگر این است که به ابیاتی از شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و… در توضیح بعضی از واژههای ویژه استناد شده است. این اشارات، از نازکخیالی و نوآوریهای بیدل در مقایسه با سخنسرایان دیگر پرده برمیدارد و خواننده درمییابد که رفتار هنری و خلاقانهی بیدل در برابر یک عنصر یا مفهوم تا چه اندازه با شاعران دیگر متفاوت است.
بخش سوم: شرح غزلها
در این بخش، یعنی اصلیترین بخش کتاب، سی غزل از پایان دیوان بیدل شرح شده است. این غزلها از کلیات بیدل چاپ کابل، انتخاب و با تصحیح انتقادی غزلیات بیدل به همت سیدمهدی طباطبایی و علیرضا قزوه مطابقت داده شده است . نویسنده این تصحیح را در مقایسه با دیگر نسخههای بیدل ازجمله کلیات چاپ کابل، بسامانتر و به ذهن و زبان بیدل نزدیکتر دیده و نمونههایی از ضبطهای ارجح را از این تصحیح آورده است تا خوانندگان نیز بتوانند مقایسه کنند. (صص ۳۳-۳۵). او چرایی و چگونگی انتخاب سی غزل را چنین توضیح داده است: «کسانی که غزلهای بیدل را شرح کرده یا توضیح دادهاند، به غزلهای پایانی دیوان کمتر توجه کردهاند. از همینرو من بر خلاف رسم معمول، بر غزلهای پایانی دیوان متمرکز شدم تا گزینشی داشته باشم. غزلها ا از پایان دیوان، یعنی حرف قافیه و ردیف «ی» آغاز کردم تا در شرح غزلها از همانندی با کار دیگران دوری گزیده باشم. بارها آنها را بازخوانی کردم تا اینکه نزدیک به هفتاد غزل برگزیده شد. آنها را هم بارها خواندم تا گزیدهتر شوند. در پایان این سی غزل را از میان آنها برکشیدم و هیچکدام از بیتها را در شرح، حذف نکردم. بر این باورم که هرکدام از این غزلها بخشی از ذهن و زبان بیدل را بازمیتابند و گزارش این غزلها … میتواند –دستکم برای کسانی که کمتر با بیدل آشنایی دارند- پنجرهای باشد که از آن بتوانند شعر بیدل را روشنتر تماشا کنند » (ص ۳۸). حسنلی یادآوری کرده است «آنچه در معنای این بیتها نوشتهام، معناییست که به گمان من رسیده است. هیچ معلوم نیست بیدل هم همین ضبط از بیت را سروده و همین معنا را، بیکموکاست، در نظر داشته است» (ص ۳۵). این یادآوری، ذهن خواننده را در برابر توضیح ابیات آزاد میگذارد تا خود نیز بر بیت درنگ کند و معنای گفتهشده را قطعی و تغییرناپذیر نپندارد. بااینهمه، توضیح دقیق و روشمند اجزای بیت (واژهها، اصطلاحها، تصاویر و…) و استناد و ارجاع به بیتهای دیگر بیدل، خواننده را نیز با معنای پیشنهادی نویسنده موافق میکند و آن را سلیقهای یا سست و کممایه نمییابد.
باور مهم و ارزشمند و کاربردی نویسنده در شرحی که پیش روی خوانندگان نهاده این است: «برای فهم زبان شعری بیدل، هیچ اثری گرهگشاتر از خود شعر او نیست. کلید دریافت بسیاری از شعرهای بیدل در شعرهای دیگر او پنهان است. با حوصلهمندی، شکیبایی و جستوجو میتوان آنها را یافت و به کار گرفت. شعر بیدل به قصری باشکوه میماند که اندرونیهای تودرتو و غرفههای متعدد دارد، درِ برخی از این غرفهها (و نه همهی آنها) بسته؛ اما کلید آن در طاقچه یا کشو میز غرفهای دیگر گذاشته شده است. اگر کسی اهل جستوجو باشد میتواند آنجا را بیابد و قفل بیتهای بسته را بگشاید» (ص ۱۶). نویسندهی بیدل و انشای تحیّر، مشتاقانه و کنجکاوانه، با دقت و حوصله در اندرونیها و غرفههای شعر بیدل جستوجو کرده و تعدادی از این کلیدها را یافته و قفل بیتهای بسته را گشوده است. بخش سوم این کتاب، درواقع گزارشیست از گشتوگذار هدفمند و آگاهانهی او در جهان شعر بیدل که در قالب شرح ابیات سی غزل بازگفته شده است. رهآورد این سفر جستوجوگرانه کلیدهایی برای فهم زبان و جهان شعری بیدل است که به خوانندهی مشتاق و علاقهمند تقدیم شده است. حسنلی گاه پیوند میان بیتهای غزل را یادآوری کرده است تا توجه مخاطب را به فرم غزل بیدل جلب کند، بیآنکه قصد تحلیل فرمالیستی غزلها را داشته باشد. او همچنین در کنار بازگشایی مفهومی بیتها، جنبههای زیباییشناسانهی آنها را نیز بازنموده تا مخاطب، بیدل را در جایگاه شاعری خلّاق و بیمانند به تماشا بنشیند.
بخش چهارم: نمایهها
بیشاز دو هزار بیت شاهد از بیدل برای توضیح و شرح ۳۳۳ بیت او در این کتاب استفاده شده است. برای اینکه یادکرد نشانی این بیتها در متن، نظم و زیبایی صفحات را بههم نریزد و امکان جستوجو نیز فراهم شود، «نمایهی بیتهای شاهد» در پایان کتاب، با نشانی مأخذ و نظم الفبایی آمده است. این نمایه بهخوبی نشان میدهد که باور و رویکرد نویسنده (گشایش شعر بیدل با شعر خود او) را میتوان پذیرفت و تأیید کرد. «نمایهی موضوعی» کتاب نیز دقیق و جزیینگارانه تنظیم شده است تا بر امتیازات کاربردی کتاب افزوده شود. این نمایه، مفاهیم، تصاویر پرتکرار و موضوعات بنیادین و مهم شعر و اندیشهی بیدل را به نمایش گذاشته است. «نمایهی منابع» نیز افزون بر کارکرد رایج و شناختهشدهاش در آثار پژوهشی (یادکرد مشخصات منابع)، نشان میدهد نویسنده برای تألیف کتاب خود، منابع مهم و اصلی بیدلپژوهی را دیده است تا اثری نو و متفاوت پدید آورد.
سخن پایانی
کتاب بیدل و انشای تحیّر اثری خواندنی و آموختنیست. این شرح، هوشمندانه از آسیبی که دامن بسیاری از آثار مشابه را گرفته در امان مانده است. بیشتر شرحها دچار تفصیلهای بیوجه و درازنویسیهای غیرضروریاند. مطالب پراکنده که کمترین ارتباط را با بیت دارند گاهی فقط چون هنگام نگارش متن به ذهن نویسنده آمده به آنها راه یافته است. بعضی از شرحها نیز مختصرتر و توضیحاتشان گذراتر از آن است که عنوان «شرح» به آنها اختصاص یابد. در این دسته آثار، تنها به آوردن معنی واژه و بازنویسی بیت به نثر بسنده شده است که کمکی شایسته به مخاطب نمیکنند، یا به آرایههای ادبی بدون توجه به کارکرد آنها در بیت اشاره شده است که بیشتر جنبهی آموزشی دارد. درحالیکه معنی واژهها را در لغتنامهها میتوان جست و یافت و اشاره به آرایههای ادبی بدون بررسی نقش تصویر/ مضمون سازی آنها چندان سودمند نیست.
بیدل و انشای تحیّر شرحی روشمند و منسجم است که افزون بر توضیح و شرح سی غزل از بیدل، خواننده را به شناختی چندسویه از زبان و جهان شعری او نیز میرساند. باور نویسنده به اینکه برای فهم شعر بیدل، هیچ اثری سودمندتر و گرهگشاتر از خود شعر او نیست، محور و مبنای تمام متن است. او با پایبندی به این باور درست و روشنگر، ابیات بیدل را با استفاده از بیتهای دیگر او گزارش و از پراکندهگویی پرهیز کرده است. فراوانی تعداد ابیات شاهد از بیدل (دوهزار بیت) که در دو بخش واژههای ویژه و شرح آمده، نشان میدهد که حسنلی با دقت علمی و نواندیشی ویژهی خود، شیوهای آموختنی و کاربردی برای شرح شعر و شناخت سبک یک شاعر بهکار گرفته است. استفاده از این شیوه برای بازخوانی سرودههای شاعران دیگر که صاحب اندیشه و زبان ویژهی خویشند، میتواند یافتهها و دریافتهای تازه به همراه آورد.
بیدل و انشای تحیّر را انتشارات معین بهگونهای آراسته و پاکیزه منتشر کرده است. طرح جلد کتاب با محتوای آن پیوند دارد. شمسهای رنگارنگ بر زمینهای سفید نقش بسته است تا جلوهی رنگهای متنوعی که در آن بهکار رفته، بیشتر به چشم آید. رنگها در تناسب با یکدیگر انتخاب شدهاند و رنگارنگی پر طاووس (از عناصر تصویرساز شعر بیدل) را تداعی میکنند. استفاده از اجزای کوچک و تکهتکه بهجای خطوط در تشکیل این شمسه و حرکت اجزای طرح، که همزمان بهسوی مرکز و به سمت بیرون به نظر میرسند، حرکت از کثرت به وحدت و برعکس را به نمایش میگذارد. این مفهوم/ اصطلاح عرفانی از مضامین اصلی شعر بیدل است که در طراحی محسن گلآرایش برای جلد این کتاب بازنمود یافته است.